فکر کن رفتي حموم
 .
 .
 .
 حولت يادت رفته!
 .
 .
 .
 داد مي زني: يکي حوله منو از رو تختم بده...
 .
 .
 .
 در يکم باز ميشه يه دستي حوله رو ميده بهت...






برای خوندن بقیه داستان بر روی ادامه مطالب کلیک کنید